جعفر تاجیک خاوه از اولین و معدود نیروهای بومی نظمیه ورامین در عصر رضاخانی، در اول مهرماه سال ۱۳۰۰ در روستای خاوه ورامین به دنیا آمد. وی که فرزند بزرگ رحمت الله و نوه ی کدخدا اسماعیل، از بزرگان و کدخدای روستای خاوه در دوره حکومت سلطان صاحب قران ناصرالدین شاه قاجار بود، در بیست […]
جعفر تاجیک خاوه از اولین و معدود نیروهای بومی نظمیه ورامین در عصر رضاخانی، در اول مهرماه سال ۱۳۰۰ در روستای خاوه ورامین به دنیا آمد.
وی که فرزند بزرگ رحمت الله و نوه ی کدخدا اسماعیل، از بزرگان و کدخدای روستای خاوه در دوره حکومت سلطان صاحب قران ناصرالدین شاه قاجار بود، در بیست و یک سالگی در پانزدهم فروردین سال ۱۳۲۱ در دوران ریاست پاسیار یحیی رادسر مقلب به ادیب السلطنه در شهربانی، به استخدام اداره شهربانی ورامین درآمد.
هنوز یکسالی از ورود متفقین جنگ جهانی دوم به ایران و خروج و تبعید رضا شاه پهلوی نگذشته بود که در آذر ماه همین سال و در دوران نخست وزیری قوام السلطنه، شهر تهران دچار آشوب و بلوا شد و هرج و مرج وسیعی بخصوص پایتخت و حوالی آنرا فراگرفت. ایشان به دلیل بومی بودن و آشنایی کامل با منطقه، به همراه تعدادی دیگر از شهربانی چی ها نقش مهمی در تامین و حفظ امنیت ورامین و استقرار نظم و جلوگیری از چپاول و غارت خانه ها و مغازه های مردم ورامین ایفا کرد.
در این اوضاع بی امنی که ناشی از حضور نیروهای بیگانه در پایتخت و ورامین بوجود آمده بود، او مامور سواره نظام شد و یکی از پرونده های مهمی که به وی محول شد، تعقیب ماموران سفارتخانه های خارجی و برخی افرادی بود که بدنبال عتیقه یابی و دزدی کاشی های ارزشمند بناهای تاریخی و سنگ قبرهای امامزادگان ورامین بودند.
وی در پیگیری این پرونده دردسرساز، بسیار مصمم بود و نهایتا تعقیب و دستگیری برخی عتیقه دزدان منجر به تقدیر نایب الحکومه ورامین از شهربانی شد.
ایشان به واسطه شغلش، در مبارزه با اغتشاشگران، مزاحمین نوامیس مردم و اراذل و اوباش، قاطع و فردی سختگیر، جسور و خشن بود و در بین مردم به جعفر پاسبون معروف بود.
به باور اکثر ریش سفیدانی که دوران خدمت او در شهر ورامین را به یاد دارند، از وی به عنوان فردی مهربان ، مردم دار و پاکدست یاد می کنند که هر وقت متوجه میشد فرد بیگناهی دچار مشکل گردیده، بارها برای پیگیری پرونده او و رهایی اش، حتی در شهربانی مرکز در تهران حضور می یافت و پیگیر کارش می شد.
در طول دوران خدمت، ماموریت های کوتاه و بلند مدتی در نقاط مختلف کشور ازجمله شهرهای سمنان، شهرری، تهران، زندان قصر، زندان زنان و … به وی محول گردید.
وی در سال ۱۳۲۵ با دخترخاله اش ام البنین تاجیک خاوه ازدواج و حاصل زندگی او چهار پسر و سه دختر می باشد.
ایشان که روستا زاده و دارای سواد مختصر مکتب خانه ایی بود، تقریبا در حین خدمت در کلاس های درس اول آموزشگاه سالمندان شهربانی ورامین و آموزشگاه اکابر روستای باغخواص شرکت و در سال ۱۳۳۹ موفق به اخذ مدرک پایان تحصیلات از اداره فرهنگ ورامین شد.
در هنگام وقوع قیام مردم ورامین در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ، وی به علت بیماری همسر، در مرخصی بود و علی رغم دعوت و فراخوان اداره شهربانی، به علت مخالفت با خشونت، ضرب و شتم و کشتار همشهریانش، در محل کار خود حاضر نشد و همین امر بهانه ای شد تا مقامات بالاتر او را بازخواست و تحت فشار قرار دهند.
سرانجام فشارهای اداری از یک طرف و خشونت های ماموران شهربانی با مردم از طرف دیگر باعث شد که او عطای خدمت در شهربانی را به لقایش ببخشد و نهایتا با درخواست شخصی خودش و با ۲۴ سال خدمت، در تاریخ نوزدهم مهر ۱۳۴۵ در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا و ریاست سپهبد محسن مبصر در شهربانی، بدون دریافت درجه استحقاقی، با درجه سرپاسبان سوم بازنشست شد.
جعفر پاسبون بعد از بازنشستگی هم، از فعالیت های خیرخواهانه خود دست نکشید و تا آخر عمر، وجودش آرامش خاطر محله، همسایگان و مخل فعالیت خاطیان بود.
ایشان پس از عمری خدمت صادقانه، در تاریخ بیست و سوم شهریور سال ۱۳۸۵ به علت کهولت سن وفات یافت و در ورودی حرم بنای تاریخی امامزاده سید فتح الله شهر ورامین به خاک سپرده شد. روحش شاد
نویسنده :محمدرضا تاجیک- نویسنده و ورامین شناس
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به ماهنامه سراسری آبرومند محفوظ است.
طراحی سایت : ساینا مارکتینگ